فهرست مطالب

جاویدان خرد - سال هشتم شماره 2 (پیاپی 19، تابستان 1390)

نشریه جاویدان خرد
سال هشتم شماره 2 (پیاپی 19، تابستان 1390)

  • تاریخ انتشار: 1390/06/20
  • تعداد عناوین: 7
|
  • حسن پناهی آزاد صفحه 5
    طبق دیدگاه صدرالمتالهین، علم، حقیقتی از سنخ وجود است؛ اما طوری از وجود که معطوف به عالم است؛ یعنی مفهوم علم، ذاتا مفهوم عالم را نیز اقتضا میکند. صدرا در سنجش ارتباط متقابل نفس و ادراک، معتقد به علیت نفس نسبت به صور ادراکی حسی و خیالی است و این امر را با عرضهٴ براهینی اثبات کرده است. البته وی با ارتقاء بخشیدن علیت به تشان، معلول را از شئون علت دانسته که بر آن اساس، میان نفس و مدرکات آن نیز یگانگی برقرار گشته و مدرکات نفس به شئون نفس تفسیر میشوند و نه اموری عارضی بر نفس. این نظریه، به انضمام براهین تجرد نفس و تجرد ادراک، توان بالایی در مقابله با مادیانگاری ادراک دارد. علاوه برآن، این تبیین از ارتباط نفس و ادراک، کارکرد موثری در تحلیل نشآت اخروی نفس دارد که گام آیندهٴ این نوشتار بهشمار میرود.
    کلیدواژگان: نفس، ادراک، وجود رابط، وجود ناعتی، تشان، وحدت ذاتی، کثرت شانی
  • عبدالحسین خسروپناه صفحه 29
    علم دینی، مدلی است که هم به حل تعارض علم و دین می پردازد و هم تولید نظریه های علمی با رویکرد اسلامی را بهدنبال دارد. متفکران اسلامی علم دینی را با رویکردهای مختلفی مطرح کردهاند. الگوی حکمی- اجتهادی، نظریه ای است که از پنج رکن نظام فلسفی اسلام، نظام انسان شناسی اسلام، نظام ارزشی اسلام، نظام مکتبی (رفتاری و اجتماعی) اسلام و نظام روششناختی اسلام تشکیل شدهاست. نظام فلسفی اسلام، تامینکننده فلسفه های مضاف به هستی و معرفت و انسان و دین و سایر فلسفه های مضاف به امور است. نظام انسان شناسی اسلامی، درصدد توصیف انسان شایسته و مطلوب در عرصه های مختلف تربیت، اقتصاد، مدیریت و غیره است. نظام ارزشی اسلام در بیان ارزش های اخلاقی و فقهی و حقوقی و عرفانی مربوط به علوم رفتاری و اجتماعی است. نظام مکتبی (رفتاری و اجتماعی) اسلام، توصیف گر احکام توصیفی و توصیه ای امور رفتاری و اجتماعی انسان است. نظام روش شناختی اسلام، بیانگر پیش فرض های ابزاری و استفهامی و معنایی و پرهیز از پیش فرض های تحمیلی است.
    کلیدواژگان: نظام فلسفی، انسان شناسی، روش شناسی، نظام مکتبی، نظام ارزشی
  • مهدی فدایی مهربانی صفحه 67
    همواره دربارهٴ بسیاری از حقایق ازلی که در جهان محسوس نمود مییابند، تردیدهایی وجود داشته که در درجهٴ نخست متاثر از دریافت ما از مفاهیم مکان و زمان است. یکی از این حقایق، شب قدر است که مطابق با آیات، احادیث و روایات اسلامی، شبی عظیم و دارای تاثیرات وضعی بسیاری است. در مرتبهٴ نخست، زمان عالم محسوس از عوارض ماده و حرکت است؛ بنابراین به نظر میرسد شب قدر با توجه به ورود هریک از افقهای کرهٴ زمین به ابتدای ماه مبارک رمضان، متفاوت خواهد بود و این نافی آیات قرآن و روایات است. تفسیر حقیقت شب قدر بر مبنای جهانشناسی و زمانشناسی حکمای الهی شیعه توضیحی دقیق برای گذر از این پارادوکس است که ما در این مقاله به بررسی آن پرداخته ایم.
    کلیدواژگان: شب قدر، زمان، زمانشناسی، جهانشناسی، شب قدر دهری، حقیقت شب قدر
  • عبدالله محمدی صفحه 95
    مسئلهٴ نحوه تعلق نفس به بدن یکی از مهمترین مباحث در علمالنفس فلسفی است. طبق دیدگاه ابن سینا و غالب مشائیان، نفس جوهری عقلی است که ارتباط با بدن بر آن عارض میشود. حقیقت نفس و اضافه آن به بدن دو حقیقت مستقل هستند. رابطه نفس و بدن مانند رابطه ناخدا و کشتی و بنا و ساختمان است که دو حقیقت مستقل هسند که با هم مرتبط شده اند و در عین حال میتوان هر یک را بدون دیگری فرض کرد. اما ملاصدرا برخلاف مشائیان معتقد است که ارتباط و اضافه نفس به بدن ذاتی نفس بوده، قوام نفس متقوم به آن است، از اینرو، نمیتوان نفسی فرض کرد که تعلق به بدن نداشتهباشد. ملاصدرا ضمن اقامه برهان بر مدعای خود نتایج این دیدگاه در علمالنفس فلسفی خویش را بیان میکند. طبق نظر وی بدن حکم علت مادی برای نفس را داشته و نفس نیز شریکالعله برای بدن است. «نظریه جسمانیت الحدوث»، «حرکت جوهری اشتدادی نفس»، «تاثیر و تاثر نفس و بدن» و «تباین ذاتی عقل و نفس در تقسیمبندی جواهر» با این تلقی از رابطه نفس و بدن دفاعپذیر است. میتوان گفت این نگاه صدرالمتالهین به نحوه اضافه نفس به بدن همچون اصالت وجود در نظام هستیشناسی وی نقشی محوری دارد. هدف از این مقاله توضیح مبانی، نتایج و مقایسه دیدگاه دو مکتب مشائی و صدرایی در نحوه اضافه نفس به بدن است. در این تحقیق از روش اسنادی و تحلیلی استفاده شدهاست
  • حمیدرضا ورکشی، حمیدرضارضانیا صفحه 111
    مسئله «ارزش شناخت»که قابلیت اعتماد به ادعاهای معرفتی را می سنجد، اساسیترین مسئله شناختشناسی بهشمار میرود که سابقه طرح آن به آغاز فلسفه باز میشود.صدرالمتالهینموسس حکمت متعالیه همانند دیگر فیلسوفان مسلمان در باب «ملاک شناخت» معتقد به تئوری مطابقت است و دربارهٴ «معیار شناخت» نیز مبناگرا است؛ یعنی معتقد است همه معرفتهای انسان به بدیهیات تصدیقی که بینیاز از اثباتند منتهی میشود. از نظر وی رمز عصمت بدیهیات تصدیقی از خطا دو چیز است؛ برخی از قضایا، تحلیلی هستند و انکارشانامکانپذیر نیست و برخی از قضایای بدیهی منشا پیدایش آنها علم حضوری است و چون در علم حضوری خطا راه ندارد، در این بدیهیات نیز خطا راه ندارد. که اصل استحاله اجتماع نقیضین بهعنوان مبدا تمام معارف بشری از این نمونه است.این مقاله بر اساس این رهیافت معرفتی به نقد دیدگاه دیوید هیوم (که به اعتقاد تجربهباوران نوین،پدیدآورنده تجربهگرایی نوین است)، در خصوص این مسئله میپردازد.
    کلیدواژگان: ملاک، معیار، شناخت، صدرالمتالهین، نقد، هیوم
|
  • Mahdi Abdollahi Page 5
    “Philosophy of religion” nowadays is one of most prevalent fields of “study of religion”. This assay puts “philosophy of religion” as its subject matter discussing its various aspects including background، definition، subject، questions and its nature. Despite of the old-age of philosophical reflections in religious issues، “philosophy of religion” in its exact meaning has begun by Hegel. The definition of “philosophy of religion” is difficult for three reason: a) the difficulty of defining its components (philosophy and religion)، b) multiplicity of its topics and c) diverse concept of the relationship of philosophy with religion. Yet it has been defined in two ways: 1) Philosophical defense of religion، and2) Philosophical reflection about religious topics. During this assay، it will be clarified that “philosophy of religion” is a first-order discipline that philosophizes about religious concepts، ideas and deeds. But this philosophizing about religion is not the simple application of rational thinking in the religious issues; rather multiple western philosophical schools are the watering place of “philosophy of religion”. Indead، belonging to a specific philosophical school and possessing particular philosophical ideas، each philosopher begins to study aspects of religion and theorize about it. There are different sorts of questions discussed in philosophy of religion: some discuss about religion as a whole، others discuss common issues of theistic religions، and three investigate some particular doctrines of some religion. Finally، we can conclude that it is possible or even necessary to have an Islamic Philosophy of Religion. It would be philosophical scrutiny on religious issues especially Islamic ones، based on Islamic philosophy.
    Keywords: Philosophy of religion, Philosophical theology, Analytic philosophy, Apologetics, Islamic Philosophy of Religion
  • Sayed Ahmad Ghaffari Qarabagh Page 31
    Investigation about status of concepts and circumstance of interaction of mind with objective world is regarded important in the realm of epistemological and ontological issues. The common approach on separation between the First and Secondary intelligible is that the First intelligible unlike logical and philosophical intelligible - applies to instances (masadiq) of the objective world. Author in his study، Considers criteria of «independent instance» - applied for distinction between the first and secondary intelligibles- inadequate. In this article، the role of theory of «the essentiality of Existence» is regarded important and effective.
    Keywords: first intelligible, secondary philosophical intelligible, occurrence, attribution, Essentiality of Existence, independent instance